بحث در مورد پلتفرمهایی که منابع بلا استفاده یا کماستفاده را به سمت تقاضا هدایت میکنند، موضوع اصلی مصاحبه با آقای دکتر حمید مهینی مدیر فنی شرکت تپسی و عضو هیئت علمی دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران بود که در تاریخ بیست و چهار تیرماه برگزار گردید. طبق نظر آقای دکتر مهینی، این منابع حد و مرز مشخصی ندارند و از یک اتاق خالی در خانه شخصی افراد تا خودروی شخصی آنها را شامل میشود. ایشان افزودند، در ایران کسبوکارها به سمت متمرکز کردن بخش تأمین خود رفتهاند و در مرحلهی بعدی باید بازار تقاضا را نظیر شرکتهایی مانند آمازون، مدیریت کنند. در نسل نوین کسب و کارها، پلتفرمهایی قرار دارند که در آنها هیچ یک از بازیگران بخش عرضه و تقاضا تحت مدیریت نیستند و صرفاً وظیفه کسبوکار اتصال این دو به هم میباشد، نظیر اوبر و ایربیانبی. کسبوکارها در صورت فعالیت درست طبق این مدل، قابلیت گسترش بسیار بیشتری نسبت به دو مدل قبلی خواهند داشت. ایشان علت پیشرفت سریع کسبوکارهایی نظیر تپسی و اسنپ را رقابت با مدلهای سنتی دانستند و افزودند که اساساً در زنجیره تکاملی، رقابت مدلهای تکامل یافته دشوارتر میباشد. در مدل سنتی آژانسها، به عنوان یک معیار کمی هر راننده به طور میانگین در هر ساعت ۰.۶ سفر انجام میداد و با شروع فعالیت تپسی و رشد اولیه آن، این رقم به حدود ۱.۲ سفر در ساعت رسید و با بهینهسازی سیستمها این عدد تا حدود ۱.۵ امکان پیشرفت دارد. از نظر ایشان نکتهی حائز اهمیت دیگر این است که به کارگیری اقتصاد اشتراکی و استفاده از منابع در اختیار مردم با وجود کمبود منابع مالی در ایران مدل کسب و کار بهینهتری میباشد و جای رشد بیشتری نسبت به سایر مدلها دارد. به نظر دکتر مهینی، تپسی یکی از مشکلات حمل و نقل را حل کرده و موجب احساس راحتی و رضایت بیشتر مردم شده است که دلیل اصلی رشد سریع آن نیز همین نکته است. این شرکت همچنین تا حدی مسأله اشتغال را برای بسیاری از جویندگان کار حل نموده است. در زمینه چالشهایی که مجموعههایی نظیر تپسی دارند، آقای دکتر مهینی موانع زیرساختی لازم برای توسعه از قبیل مراکز داده و خدمات آنها را از همه مهمتر دانستند. در تمام نقاط دنیا به جز ایران دسترسی به این خدمات به راحتی امکان پذیر است و دغدغهای در مورد پایداری و امنیت سرورها وجود ندارد. اما در ایران، در بسیاری موارد خود کسبوکارها درصدد تأمین زیرساختها برآمدهاند که موجب صرف منابع بسیار زیادی به صورت موازی شده است. ایشان همینطور به این نکته اشاره داشتند که دولتها باید شروع به سرمایهگذاری استراتژیک کنند و برای تأمین زیرساختها منتظر کسبوکارها جهت تعریف این نیازهای اولیه نباشند. چالش بزرگ دیگر کسبوکارهای تکنولوژیمحور داخل کشور از دیدگاه دکتر مهینی، کمبود نیروی انسانی کارآمد و مهاجرت این افراد ماهر است. در پایان نیز آقای دکتر مهینی اذعان داشتند که سیاستها را باید به سمتی هدایت نمود که بیش از سرمایهگذاری بر تجهیزات، مباحث دانشی کاربردی نظیر تحلیل داده و امثال آن و تربیت نیروی انسانی کارا در زمینه به کارگیری آن مورد توجه واقع شود.