

اسفندیار جهانگرد (دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی)
براد دیلانگ اقتصاددان مشهور دانشگاه برکلی، عنوان میکند بخشهای مختلف اقتصادی هم همانند ستارههای سینما در شهرت میدرخشند و بعد افول میکنند. جمله این اقتصاددان مشهور با حال و هوای امروز دنیا و مفهوم و پدیده اقتصاد دیجیتال و اقتصاد هوشمند و تعابیر دیگر مربوط به فناوریهای نو در دنیا و جامعه ایران بسیار همخوانی دارد. در حال حاضر اقتصاد دیجیتالی و تعابیر مرتبط دیگر آن در جامعه ما نقل اکثر محافل است. اما درک درست از گزیده براد دیلانگ در ایران و دنیا، تفاوت مهمی دارد که همانند همه موضوعات مهم دیگر با مطرح شدن پدیده و مفهومی جدید، سیلی از متخصصان و غیرمتخصصان در این موضوع ورود میکنند و بدنه تصمیمگیری کشور را دچار سردرگمی در دریافت اصل موضوع و در نهایت سیاستگذاری لازم میکنند.
بنابراین تصمیمات درست به دلیل درک ناقص از مفاهیم و کارکردهای آن در کشور ما گرفته نمیشود. همانطور که گفته شد یکی از این موضوعات مربوط به مفهوم و کارکردهای «اقتصاد دیجیتال» است که هم اکنون در دنیا و کشور جاری و ساری است ولی درک درستی از این مفهوم در کشور شکل نگرفته است. تلقی بسیاری در کشور از این مفهوم همان کارکرد «فنی و تکنیکی» و یا به عبارتی سختافزاری-فناوری است و تسری آن به مسایل اجتماعی و انسانی در برداشت آنها مغفول است.
برخی هم نوع نگاه به اقتصاد دیجیتال را از زاویه رشتهای تخصصی نزدیک به اقتصاد میگیرند اما همه جوانب آن را نمیبینند یا معیارهای تخصصی لازم را برای درک، سنجش ارزیابی و در نهایت سیاستگذاری آن را ندارند. به عنوان مثال سطح بحث مفهوم «اقتصاد دیجیتال» را در صرفاً در سطح بنگاه و سازمان میبینند و به دنبال آن درصدد ارائه راهکارهایی برای توسعه آن در سطح کلان و ملی هستند که در این باره اغلب دچار خطای ترکیب بوده و سیاستگذار و تصمیمگیر هم از این موضوع غافل هستند.
البته شاید این انحراف و اختلال را ناشی از ضعف نهادی دولت در مشخص کردن متولی گسترش و توسعه اقتصاد دیجیتال با توجه به ظرفیتهای ذاتی و عینی و سیاستگذاری دستگاهها در کشور از یک منظر بتوان یافت که ورود به این مباحث تخصصی برای افراد بسیار سهل و از طرف دیگر نظرات این افراد مورد توجه دستگاههای غیرتخصصی اقتصاد است. با این مقدمه هدف این نوشتار مشخص کردن جایگاه و مفهوم اقتصاد دیجیتال برگرفته از ادبیات غنی علمی دنیا و به دنبال آن امکان فراهم نمودن شرایط سیاستگذاری و راهبری این پدیده در کشورمان است. بنابراین، در این نوشتار، ابتدا بر مفهوم اقتصاد دیجیتال و کارکردهای اقتصادی و سطوح بحث آن و سپس بر استراتژیهای کسبوکار حوزه اقتصاد دیجیتال تمرکز میکنیم. سعی میشود ارائه مطالب کمک در درک این مفهوم و کارکردهای آن در اقتصاد ایران و همچنین کمک به تصمیمسازان و تصمیمگیران این حوزه کشور باشد.
مفهوم اقتصاد دیجیتال
فناوری دیجیتالی بازگوکننده اطلاعات در بیت (bit) هاست. این فناوری هزینه ذخیرهسازی، محاسبه و انتقال دادهها را کاهش میدهد. تحقیق در اقتصاد دیجیتال آزمون میکند که کدام فعالیتهای اقتصادی و چگونه در اثر دیجیتالیزه شدن تغییر مییابند. فهم تأثیرات فناوری دیجیتالی، نیازمند تئوری اقتصادی جدیدی نیست. اما به هر حال، نیازمند یک تأکید متفاوت است. مطالعه اقتصاد دیجیتال با این سؤالها که «چه چیز متفاوت است؟» و «چه چیز آسانتر شده است وقتی اطلاعات در بیتها نسبت به اتمها بازنمایی میشوند؟» شروع میشود. فناوریهای دیجیتالی اغلب بدین مفهوماند که هزینههای اعمال اقتصادی مهار و محدود میشوند. به هرحال، اقتصاد دیجیتال کاوش میکند که الگوهای استاندارد اقتصادی چطور هزینههای اصلی را کاهش میدهند و شاید به صفر برسانند. اقتصاددانان تأکید میکنند که چطور این انتقال در هزینه میتواند به پنج نوع زیر طبقهبندی شود:
- کاهش هزینههای جستجو
- کاهش هزینههای همتاسازی
- کاهش هزینههای حملونقل
- کاهش هزینههای ردیابی
- کاهش هزینههای تأیید
و در نهایت همه این موارد در کاهش هزینه مبادلات چگونه خودنمایی میکند و بر استراتژیهای کسبوکار اقتصاد تأثیر دارد؟ با مروری بر تحول دیجیتالی مشخص است که از سال ۱۹۴۵ تاکنون توسعه و تحول آن در چهار مرحله مهم اتفاق افتاده است. از سال ۱۹۴۵ موضوع محاسبات بدون اینترنت با تجاریسازی فناوری توسعه پیدا کرد.
- تمرکز اولیه بر سرعت محاسبات با ظرفیت ذخیرهسازی محدود و بازیابی اطلاعات بود. در دهه ۱۹۵۰ قدرت ذخیرهسازی باعث کاهش هزینه نهایی بازتولید اطلاعات شد و فناوری باعث بهبود فرایندسازی اطلاعات و بازتولید گسترده شدند.
- صنایع نرمافزاری و سختافزاری به سرعت رشد کردند.
- محدودیت ارتباطات بین کامپیوترها بر اقتصاد مؤثر بود. با موضوع اینترنت این موضوع گسترش پیدا کرد.
- در طول زمان فناوریهای جدید بر مبنای اینترنت، شامل مرورگرها (browsers) موتورهای جستجو، فروشگاههای برخط، شبکههای اجتماعی، پروتکلهای ارتباطی موبایل، استانداردهای امنیتی، سیستمهای مدیریتی ارتباط با مشتری و … باعث افزایش جمعآوری و استفاده از دادهها شوند.
در طول این فرایند یک سؤال باز مطرح بوده است که چطور باید جنبههای مختلف فعالیت اینترنتی تجاری را کنترل کرد؟ استانداردها در اینجا مطرح میشوند که خود بازنده و برنده دارند و کنترل استاندارد سختافزار و نرمافزارها بحثبرانگیز بوده است. پژواک این سؤال کنترل تمرکز بر قیمتگذاری ارسال اطلاعات و چگونگی تنوع به هم پیوستن، رقابت و ماهیت محتوایی را ایجاد کرده است. این یک سؤال کلیدی در مورد نقش خدماتدهندگان اینترنتی در کنترل دسترسی است.
*این مطلب، تلخیص شده این یادداشت میباشد.